نمودار همه‌گیری کرونا زنگوله‌ای»ست؛ همان نموداری که توزیع طبیعی پدیده‌ها را نشان می‌دهد، و بهمنحنی نُرمال» هم مشهور است: به‌بیان ساده، کرونا تا رسیدن به‌قله‌ی نمودار روند صعودی خواهدداشت، و مداوماً شمار بیش‌تری به‌آن مبتلاء می‌شوند؛ پس از آن، نمودار نزولی می‌شود، تا این‌که کرونا برای همیشه، یا اگر رفتاری مشابه همه‌گیری آنفلوآنزای اسپانیایی ۱۹۱۸ از آن شاهد باشیم، تا فرارسیدن موج بعدی‌اش، که سهم‌گین‌تر خواهدبود، رخت بربندد.

تصویر امواج همه‌گیری آنفلوآنزا در سال ۱۹۱۸

ما در ایران فعلاً در دُم صعودی نمودار کرونا قرار داریم: یعنی شمار مبتلایان جدید همواره از مجموع شمار مبتلایانی که حال‌شان خوب شده‌است، و شمار مبتلایانی که این بیماری جان‌شان را گرفته‌است، بیش‌تر است؛ با محاسباتی که تا پایان ۲۵ اسفندماه کرده‌ام، و در جدول ذیل قابل‌مشاهده است، معلوم است که این نمودار عجالتاً نَمایی‌ست، و کم‌ترین نرخ افزایش ابتلاء در آن حدود ۹ درصد است. از سوی دیگر، ظرفیت بیمارستانی ما مطابق خوش‌بینانه‌ترین آمارها، حدوداً ۱۵۰هزار است، که فرض می‌کنیم با تمام اقداماتِ انجام‌شده، این ظرفیت تا ۱۰۰هزار تخت دیگر افزایش یابد، و به ۲۵۰هزار تخت برسد. با فرض صحت آمار رسمی، با همین نرخ اگر پیش برویم، حدود ۳۳ روز دیگر ظرفیت بیمارستانی‌مان تکمیل می‌شود (در آن تاریخ تعداد کل مبتلاءیان دست‌کم به ۲۴۴هزار نفر رسیده‌است)؛ در حالی که ظرفیت تخت‌های مجهیز آی‌سی‌یو و دست‌گاه‌های اکسیژن‌سازِمان پیش‌تر تمام شده‌است، و نیروی انسانی کافی نیز برای مدیریت این مقدار از بیمار در اختیار نداریم.

آمار کرونا

در این صورت، شمار مرگ‌ومیر زیاد می‌شود؛ افزایش شمار مرگ‌ومیر، که پیش از آن با اتخاذ تصمیم‌های سخت در اختصاص تخت‌های مجهیز و تجهیزات مربوط به‌بیمارانِ با شانس بقای بیش‌تر هم‌راه شده‌است (اتفاقی که هم‌اکنون در ایتالیا دارد می‌افتد)، لطمات روانی جدی به‌همه‌ی مردم ایران وارد خواهدکرد، و می‌تواند اوضاع را دچار مشکلات عدیده‌ی حتا امنیتی کند. از سوی دیگر، هرقدر هم به‌ظرفیت تخت‌های بیمارستانی اضافه کنیم، احتمالاً نمی‌توانیم به‌نقطه‌ای برسیم که بالاتر از قله‌ی نمودار صعودی کرونا بایستد؛ زیرا امکانات سخت‌افزاری و انسانی‌مان نامتناهی نیست و، از این گذشته، از آن‌جا که در نوشته‌ی قبلی هم توضیح داده‌ام، امکان قرنطینه برای کاستن از سرعت رشد نمودار وجود ندارد.

اما یک‌نکته‌ی دیگر هم در این میان مطرح است: این‌که کاستن از سرعت رشد نمودار تا بِدان‌جا که به‌کم‌تر از ظرفیت سخت‌افزاری و انسانی‌مان برسد، می‌تواند کاری کند همه‌گیریِ کرونا تا سال‌ها ادامه داشته‌باشد (در مورد آمریکا این میزان حدوداً ۱۰ سال است؛ نمودار ذیل را ببینید)، و روشن است که به‌دلیل ملاحظات جدی اقتصادی و اجتماعی امکان چنین دوامی در مواجهه با این بیماری وجود نخواهدداشت. از این رو، خواه‌ناخواه باید قله‌ی بیماری از سقف امکانات‌مان بالا بزند، تا بتواند روند نزولی را تجربه کند و، سرانجام، خاتمه یابد.

با توجه به‌این‌که با تعلل حضرات اکنون کرونا تمام ایران را درگیر کرده‌است، و برخلاف چین که چند استان آن درگیر شده‌بود، ردپای این ویروس در تمامی نواحی گسترده شده‌است، نقطه‌ی اوج این نمودار، جایی‌ست که دیگر مبتلای بیش‌تری باقی نمانده‌است: از این به‌بعد، هر انسانی از این دو حالت خارج نخواهدبود؛ یا بیمار شده و زنده می‌ماند، یا بیمار شده و می‌میرد. با ادامه‌ی این مسیر، با توجه به‌کُشندگی اندک این بیماری، شمار بیمارانِ زنده‌مانده به‌تدریج فزونی می‌گیرد، و همه‌گیری ـــ دست‌کم در موج اول خود ـــ خاتمه می‌پذیرد.

با توجه به‌همین ملاحظات، برخی کشورها (مانند بریتانیا) به‌جای کاستن از سرعت شیوع کرونا، که کاری می‌کند دیرتر به‌نقطه‌ی اوج برسیم، در حالی که روشن است به‌هر حال به‌این نقطه خواهیم‌رسید، و تفاوت تنها در زمان رسیدن به‌این نقطه است و، علاوه بر این، ظرفیت بیمارستانی هم خواه‌ناخواه زمانی خاتمه خواهدیافت، در تلاش‌اند هرچه زودتر به‌نقطه‌ی اوج برسیم، و با دادن تلفات مورد نیاز، روند نزولی همه‌گیری آغاز شود: در این راستا بریتانیا یکی از کشورهایی‌ست که تعمداً از کودکان، که شانس مرگ‌شان در اثر ابتلاء به‌کرونا کم‌تر از دیگر گروه‌های سنی‌ست، به‌عنوان ناقلان بیماری استفاده می‌کند، و مدارس را تعطیل نکرده‌است.

تلاش دولت ایران عموماً بر این موضوع متمرکز است که با اقدامات ترویجی ـ اقناعی کاری کند آن‌ها که بیمار شده‌اند بیماری را به‌دیگران منتقل نکنند، تا این‌که وضعیت‌شان تعیین‌تکلیف شود؛ در واقع، وزارت بهداشت دارد می‌کوشد راه‌کار چین را از نیمه‌های مسیر دنبال کند: محدودساختن مبتلایان به‌نقاط تحت کنترل، و تلاش برای درمان آن‌ها، و جلوگیری از انتقال ویروس به‌دیگران. این راه‌کار در صورت مراعات عمومی می‌تواند سرعت شیوع را کم کند، و ما را نه از طریق ابتلاء همه و سپس درپیش‌گرفتن مسیر نزولی نمودار، که از طریق رسیدن نمودار در خصوص مبتلایان به‌اوج و عدم‌ابتلاء بقیه به‌این بیماری، از این بحران به‌سلامت گذر دهد.

در این راستا، همه‌ی امید من به‌تعطیلات نوروز است: این‌که دولت با سخت‌گیری نسبی مانع از هرگونه مسافرت مردم شود، و تلاش‌های ترویجی ـ اقناعی رسانه‌ها کاری کند بساط دیدوبازدیدهای نوروزی دست‌کم برای نوروز ۱۳۹۹ جمع شود (البته امیدواری حاشیه‌ای این کم‌ترین آن است که دیدوبازدید نوروزی اساساً وَر بیافتد، و تعلیق نوروز ۹۹ مقدمه‌ای بر تعطیلی دائمی این مراسم بی‌هوده باشد!). در این صورت، شاید بتوان از شرّ این بیماری رهایی یافت؛ در غیر این صورت، با توجه به‌ناتوانی در کاستن از سرعت رشد این بیماری، با انفجاری در ابتلاء به‌کووید-۱۹ و مرگ‌ومیر ناشی از آن روبه‌رو خواهیم‌شد.


مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها